(تصاویر) ۶ حیوان منقرض شده شگفت انگیز که علم آنها را زنده میکند!
تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۵۹۴۱
این پرندگان غول پیکر که از نظر ظاهری شبیه به شترمرغ و میمون هستند، در طول هزاران سال بدون بال باقی ماندند و زمانی بزرگترین پرندگان جهان بودند. از آنجایی که موآها تا ۶۰۰ سال پیش در زادگاه شان یعنی نیوزلند حضور داشتند، پرها و تخمهای آنها دست نخورده پیدا شد.
گزارش فرادید؛ آیا یک گونه منقرض شده میتواند به حیات برگردد؟ این سوال جذابی است که با پیشرفت علم شبیه سازی در طول دهههای اخیر بارها مطرح شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واقعیت این است که علم شبیه سازی هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. اما با این وجود بسیاری از دانشمندان معتقدند که فعلا مسئله زمان است و احتمالا خیلی زود حیوانات منقرض شده دوباره میتوانند روی زمین راه بروند.
برای شبیه سازی موفقیت آمیز یک حیوان منقرض شده، دانشمندان باید DNA حیوان را تقریباً به شکل کاملا دست نخورده پیدا کنند. برخی از این گونهها به دلیل در دسترس بودن DNA دست نخورده، پتانسیل قابل توجهی برای بازگشت به حیات دارند.
برای مثال، حیواناتی که اخیراً منقرض شده اند، معمولا نمونههای موزهای آنها وجود دارد یا گونههایی که در آخرین عصر یخبندان پیدا میشوند DNA باستانی دست نخوردهای را ارائه میدهند. این امر باعث میشود که شبیه سازی یا احیای یک گونه منقرض شده معقول، اخلاقی، ایمن و مقرون به صرفه باشد.
اما دایناسورها به دلیل زمان زیادی که سپری شده است، بعید است که بار دیگر به زمین برگردند، اما در قرنهای آینده بعید نیست که این امر ممکن شود. با این حال ما در این گزارش ۶ گزینه اصلی برای بازگشت به زمین را به شما معرفی میکنیم.
۱- ماموتبه نظر میرسد ماموتهای پشمالو گزینهای عالی برای بازگشت از انقراض هستند. بسیاری از نمونههای ماموت پشمالو در یخبندان دائمی سیبری باقی مانده اند. پالئوژنتیک ها، دانشمندانی که مواد ژنتیکی حفظ شده را مطالعه میکنند، ژنوم ماموت پشمالو را اخیرا توالی یابی کرده اند.
طبق اعلام شرکت علوم زیستی و ژنتیک Colossal، برای چنین کاری محققان باید ژنوم بقایای یک ماموت پشمالو را توالییابی کنند. آنها سپس این ژنوم باستانی را با ژنوم فیل آسیایی مقایسه میکنند تا بخشهایی از دیانای که مربوط به مو و چربیهای ماموتها میشود و آنها را برای زندگی در آب و هوای سرد سازگار میکند، مشخص کنند. این ماده ژنتیک سپس به سلولهای پوست فیل آسیایی که در معرض انقراض است منتقل میشود. آنها این سلولها را به سلولهای بنیادی متنوعتری که حاوی دیانای ماموتها است تبدیل میکنند.
این شرکت چند ماه قبل اعلام کرد که یک بودجه ۱۵ میلیون دلاری برای این کار فراهم کرده است و قرار است این پروژه را در سالهای آینده به نتیجه برساند.
۲- ببر تاسمانی
ببر تاسمانی یا تیلاسین، حیوانی بومی استرالیا و بزرگترین کیسه دار گوشتخوار شناخته شده دوران مدرن بود. این حیوان در دهه ۱۹۳۰ و عمدتاً به دلیل تغییرات آب و هوایی، شکار و فقدان تنوع ژنتیکی منقرض شد.
از آنجایی که آنها اخیراً منقرض شدهاند، نمونههایی از این حیوان دست نخورده باقی مانده و در حال حاضر در چند آزمایشگاه نگهداری میشود. علاوه براین برخی از ببر تاسمانیهای تاکسیدرمی شده در موزهها DNA را دست نخورده حفظ کردهد.
اخیرا دانشمندان ژن تیلاسین را در ژنوم موش وارد کردند و در کمال تعجب برخی از ژنهای این حیوان با موفقیت در جنین موش پیدا شد. پس از آن ۶ پروژه بزرگ از طریق موزه استرالیا برای شبیه سازی تیلاسین تامین مالی شدند، اما پس از آن که دانشمندان نتوانستند DNA کافی برای ایجاد یک بانک DNA برای این گونه به دست آورند، به شکل موقت پروژهها را تعطیل کردند.
۳- چاقو دندان
با نگاهی به دندانهای نیش حماسی این گربههای ترسناک دوران پلیستوسن، ممکن است تعجب کنید که آیا احیای گربههای چاقو دندان ایده خوبی است؟
نمونههای فسیلی این حیوان به لطف زیستگاههای سردی که روزگاری در آنها پرسه میزدند تا دوران مدرن باقی مانده اند. علاوه بر این فسیلهای باستانی این حیوان در چالههای قیر لا برا اخیرا پیدا شد، که بررسیهای جدید نشان داد که نمونهها دست نخورده باقی مانده اند.
اما چالشی که احتمالا بازگشت این جاندار را به زمین سخت میکند، عدم وجود زیستگاه مناسب، یافتن یک جانشین نامرتبط قادر به حمل جنین و پرورش آن است. همچنین دستورالعملهای IUCN نیز نشان میدهد که این بازآفرینی با مخالفتهایی روبرو خواهد شد.
۴- شتر مرغ موآ
موآ؛ این پرندگان غول پیکر که از نظر ظاهری شبیه به شترمرغ و میمون هستند، در طول هزاران سال بدون بال باقی ماندند و زمانی بزرگترین پرندگان جهان بودند. از آنجایی که موآها تا ۶۰۰ سال پیش در زادگاه شان یعنی نیوزلند حضور داشتند، پرها و تخمهای آنها دست نخورده پیدا شد. طبق گزارشها، دانشمندان DNA موآ را از پوستههای تخم مرغ باستانی استخراج کرده و ژنوم آن را ترسیم کردهاند.
اما جالب است که بدانید دانشمندان به اندازه برخی از سیاستمداران مشتاق شبیه سازی موآ و معرفی مجدد این گونه نیستند.
۵- دودو
عجیبترین حیوان منقرض شده جهان، دودو است. پرندهای که تنها ۸۰ سال پس از کشف اش به انقراض کشیده شد. علت انقراض هم طبق گزارش IUCN، شکار بی رویه توسط ملوانانی بود که به جزیره موریس میرفتند. در واقع دودو در جزیره موریس شکارچی طبیعی نداشت، برای همین هیچ گاه نیازی به شیوه موثری برای دفاع از خود پیدا نکرد و آزاد و رها روی زمین راه میرفت.
در چنین وضعیتی وقتی ملوانان به موریس رفتند، آسانترین راه برای تامین غذای خود را شکار دودو دیدند و در مرور زمان این شکارهای بی رویه منجر به انقراض این پرنده شد. البته ملوانان علاوه بر خود دودو، پوشش گیاهی تشکیلدهنده رژیم غذایی و همچنین تخمهای این پرنده را خوردند و عامل اصلی انقراض آنها را ایجاد کردند.
در حال حاضر دانشمندان امیدوارند که DNA لازم برای ایجاد یک کلون و کشت آن در تخمهای یک کبوتر را جمعآوری کنند. در چنین شرایطی دودو احتمالا میتواند به زیستگاه بومی خود بازگردد.
۶- کرگدن پشمالوماموت پشمالو تنها موجود پرموی عظیم در تاندرای سرد پلیستوسن نبود. در حقیقت کرگدن پشمالو ۱۰۰۰۰ سال پیش در قطب شمال منقرض شد. این حیوان همچنین در هنر غارهای باستانی مانند غار Chauvet-Pont-d'Arc در فرانسه دیده میشود.
کرگدنهای پشمالو دارای مزایای مشابهی مانند ماموت پشمالو هستند. در حال حاضر نمونههای حفظ شده خوبی در یخبندان دائمی قطب شمال کشف شده است که باعث شده دانشمندان با موفقیت DNA این حیوان را توالی یابی کنند. آنها ابراز امیدواری میکنند که یک کرگدن به طور بالقوه جنین این حیوان منقرض شده را حمل کند.
با این حال، این قربانی تغییرات اقلیمی هم اکنون فاقد مناطق مناسب برای سکونت مجدد است و بدیهی است که باید در هنگام انجام چنین پروژهای مورد توجه قرار گیرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: حیوانات منقرض شده پارک ژوراسیک علم شبیه سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۵۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایش زجر به قیمت لایک!
کلیپهای سلطهگری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه میشوند، پلتفرمهای گوناگون شبکههایاجتماعی را فتح کرده است. با یک جستوجوی ساده میتوان انواع و اقسام کلیپهایی ازایندست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان میگردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند.
چنین موضع برتری است که زمینهساز پستانگاری حیواناتی میشود که بسیار قدیمیتر از انسان در کره زمین زیستهاند و در مقیاس زمینشناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمیتواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیستهاند، به جهان نیامدهاند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد میتوانند، حیوانات بیدفاع را به دهشتناکترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که میتوانند بهراحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفتهشده در شبکههای اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی میکنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشارها قرار میدهند که از دید تماشاگران پنهان میماند.
از دید این افراد، حیوانات میتوانند میزان «لایک» و «دنبالکننده» صفحههای مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روزها و ماهها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کمارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمیدانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانهای، بارها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، بهعنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئوهایی ازایندست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبالکننده» فکر میکنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادیسازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتواها قرار میگیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست میدهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بیارزش قلمداد میکنند.
گستردگی تهیه اینگونه کلیپها که در آن حیوانات شکنجه میشوند، موجب شده است تا زنگ خطرها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی میگوید: «باید در این مورد فرهنگسازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناختهشده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی اینگونه کلیپها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد میشوند و پذیرفتهشدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینهسازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغهمندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا بهندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.»
از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان
این مدافع حقوق حیوانات بیان میکند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیتهایی که اختیاری در انتخاب آن نداشتهاند، نادید انگاشته میشود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیتهایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمیآورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان میکند. بهخدمتگیری حیوانات برای سرگرمی و لذتجویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمیشود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهرهکشی قرار میگیرند و بهبندکشیدنشان در حصار خانهها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل میشود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد میکند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودیشان محروم میکند. این بهبندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمیآورد و به ما وابستهشان میکند و این وابستگی عاطفی سبب میشود آنها تنگناهای تحمیلشده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارجکردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواستهای خود نیز درمیآوریم.»
وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی میگوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگها و گربهها با شکل و شمایل بهوضوح دستکاریشده و تجملاتی، بیشک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریهای میدیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاریشده ژنتیک به پیشرفتهای فوقالعادهای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکردهاند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشمزاغی، بیصدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قسعلیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینسهای اطرافش چیز اعجابآوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جانهایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفتهشده و سپس در چارچوب زندگیهای انسانی محبوس شدهاند. از همه مضحکتر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم میافتیم که چقدر حیواندوستیم!»
این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان میکند: «حیوان آزاری بدوی، آنگونه که در شبکههای اجتماعی قابلرؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمیکرد؛ همانگونه که در روستاها اکنون نمیشود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده میکنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیزهایی مثل منزلت اجتماعی انسانها به چنین مداخلهای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیلشدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوانآزارها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچارهاند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقشآفریناند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شدهاست. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوتاند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژهگرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکلهای متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.»
لایکِ رنج حیوانات
سهند تأکید میکند: «از فراوانترین آزارهایی که متوجه حیوانات میکنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکههای اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسانبودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیدهایم و در آنچه با خود میکنیم، نسبتا صاحباختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها میکنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و موهای بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گستردهای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازهتری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبهروز بر تنوع شیوههای خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلبتوجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات میکنند، افزوده میشود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبتشده از چنین رفتارهایی علیه حیوانات رو به فزونی است.
صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیتهای مضحک یا پرخطر قرار میدهند و واکنش آنها را با دوربینهایشان ثبت میکنند و در فضای آنلاین به اشتراک میگذارند و کاربران نیز بیتوجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شدهاند، قلبها و خندههایشان را پای این پستها مینشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری میرسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار میکنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوبتر مینمایاند و اقبال بیشتری را متوجهشان میکند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پستها به ترویج، تثبیت و عادیسازی چنین رفتارهایی یاری میرسانند آیا در این مسئله تأمل میکنند که آنچه باعث لذت و سرگرمیشان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»
امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئوهایی که در آنها به حیوانات لباسهای مضحکی پوشاندهاند، آنها را در وضعیتهای مضحکی قرار دادهاند یا به شیوههای متنوعی عصبانیشان کرده یا به حد مرگ ترساندهاند و… به امری طبیعی و مخاطبپسند تبدیلشده است، بنابراین فراواناند ویدئوهایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوسآور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه میکند، دهانش آب میافتد، دستش را به حالت تضرع بهسوی آنها دراز میکند و غذا میخواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی میکنند که در گوشهای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بیدفاع است.
گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنشهای حسرتبار حیوانات شنیده میشود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست میشود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خندههای استهزاآمیز از این ویدئو استقبال میکنند و با به اشتراکگذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری میرسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس میاندازند که برای جلبتوجه و تأیید، چنین شیوههای آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا میشود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»
لزوم روشنگری و آگاهیافزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزارهایی ندارند. آزارهایی که سهند میگوید: «نهتنها ناخوشایند جلوه نمیکنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوههای آزار که از آنها بهعنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد میشود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت میکند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند میکند، اما این شیوههای نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمیانگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتارهای ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسلهمراتب نمادینمان در جایگاهی پستتر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل میشوند، در ما حساسیت برمیانگیزد و ما را به واکنش وامیدارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که میتوانیم برای مقابله با چنین رفتارهایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایکهایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدیشان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیهرانیشان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعیانگاری رفتارهایی اینچنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغهمندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزارهای پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکههای اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتارهایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کردهاند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبتشده از آزار حیوانات گشودهاند.»
طبیعتا روشنگری و آگاهیافزایی در این زمینه میتواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکههای اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتارهای مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیشگفته، خاطرنشان میکند: «با گسترش انبوهی از رسانهها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانستهاند شبکههای ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانستهاند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکندهای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمیشود، اهداف مشترکی را تعقیب نمیکنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار میگیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهیافزایی مغفول مانده است.»
منبع: رسالت
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی